برداشت از رفتار اقتصادی در قرآن505- تباه شدن اعمال خود (آیه 32 و33 سوره محمد صلی الله علیه و آله)
در آیات 32 و33 سوره شریفه محمّد (صلی الله علیه و آله و سلّم)، به کافرانی که مردم را از راه خداوند باز می دارند هشدار می دهد که با مخالفت خود به خداوند زیان نرسانده و فقط اعمال خود را نابود می کنند.
۳۲- إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدى لَنْ یَضُرُّوا اللّهَ شَیْئاً وَ سَیُحْبِطُ أَعْمالَهُمْ ۳۳-یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ لا تُبْطِلُوا أَعْمالَکُمْ
ترجمه: ۳۲ ـ آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشن شدن هدایت براى آنان (باز) به مخالفت با رسول (خدا) برخاستند، هرگز زیانى به خدا نمى رسانند، و (خداوند) به زودى اعمالشان را نابود مى کند! ۳۳ ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! اطاعت کنید خدا را، و اطاعت کنید رسول (خدا) را، و اعمال خود را باطل نسازید![1]
مراد به « الَّذِینَ کَفَرُواْ » در اینجا رؤسای کفر و ضلالت در مکه است و البته سایر رؤسای کفر به آنان ملحق هستند؛ این کفار هیچ ضرری به خداوند نمی زنند، چون کید و نقشه هایشان به ضرر خودشان برمی گردد« وسیحبط اعمالهم» و آنچه برای خاموش کردن نور خدا به کار می برند، هدر می رود.[2]
بازداشتن مردم از راه خدا، در قالبهاى متعدّدى مىتواند صورت گیرد از جمله: تحریف قانون الهى، بدعتگذارى در دین، ایجاد شک در باورهاى مردم، (نظیر «أتعلمون أنّ صالحاً مرسل»( اعراف، 75)، از کجا مىدانید که صالح پیامبر است؟)، تضعیف رهبران الهى (نظیر گفتن شاعر، کاهن، ساحر و مجنون به پیامبران)، تهدید مردم براى جلوگیرى از ایمان آوردن، سرگرم کردن مردم به مسائل لغو و غیر ضرورى، ایجاد جنگ و جدال، وضع قوانین دست و پاگیر براى جلوگیرى از کارهاى الهى، در رأس قرار گرفتن نااهلان در امور دینى و ایجاد شایعه براى افراد لایق. انسان گاهى به جاى حق پذیرى و اقدام در مسیر رشد و کمال خود، با حق به ستیز برخاسته و خود را به صورت بدترین عنصر در مىآورد: - با خدا، دشمنى و لجاجت مىکند. «کفروا. بعد ما تبیّن» - با پیامبر، مخالفت و سرسختى دارد. «شاقّوا الرسول» - با مردم، دشمنى کرده و مانع حق پذیرى آنان مىشود. «صدّوا عن.» - با خود دشمنى کرده و باعث نابوى و هلاکت خویش مىشود. «سیحبط اعمالهم».[3]
در آیات و روایات، برخى اعمال و گفتارها سبب بطلان اعمال معرّفى شدهاند، از جمله: 1. منّت گذاشتن و آزار دادن نیازمندان، که پاداش انفاق را محو مىکند. «لاتبطلوا صدقاتکم بالمنّ و الاذى»(87) 2. بىادبى نسبت به رهبران الهى، «لاترفعوا اصواتکم فوق صوت النبى أن تحبط اعمالکم»(88) صداى خود را بر صداى پیامبر برتر قرار ندهید تا کارهایتان تباه نشود. 3. عُجب و حسد. «الهى عبّدنى لک و لاتفسد عبادتى بالعجب»(89) چنانکه امام صادقعلیه السلام فرمودند: «انّ الحسد یأکل الایمان کما تأکل النّار الحطب»(90) حسد نیکىها را نابود مىکند همان گونه که آتش هیزم را مىسوزاند. 4. شرک به خدا. «لئن أشرکت لیحبطنّ عملک»(91) اگر شرک ورزى قطعاً عمل تو را تباه مىکند. 5. ریا که گونهاى از شرک است. «الّذین ینفقون أموالهم رئاء النّاس.»(92) در حدیث مىخوانیم که رسول خداصلى الله علیه وآله فرمود: هرکس یک «سبحان اللّه» بگوید، درختى در بهشت براى او کاشته مىشود. شخصى گفت: پس ما (که همواره به این ذکر مشغولیم) درختان بسیار زیادى در آنجا داریم!. حضرت آیه فوق را تلاوت کرده و فرمودند: مواظب باشید آتشى پس از آن نفرستید تا آنها را بسوزاند.(93) در مورد معناى عبارتِ «لاتبطلوا أعمالکم» با توجّه به صدر آیه، سه وجه مىتوان ذکر کرد: الف) ایمان خود را حفظ کنید و مشرک نشوید که اعمالتان باطل مىشود. زیرا شرک اعمال را تباه مىکند. «لئن أشرکت لیحبطنّ عملک»(94) ب) با ترک اطاعت از رسول خدا، اعمالتان را تباه نسازید. ج) با منّت گذاشتن به پیامبر، اعمال خود را تباه نکنید. چنانکه خداوند مىفرماید: «یمنّون علیک أن اسلموا قل لا تمنّوا علىّ اسلامکم»(95)[4] 87) بقره، 264. 88) حجرات، 2. 89) دعاى مکارم الاخلاق. 90) کافى، ج2، ص 306. 91) زمر، 65. 92) نساء، 38. 93) تفسیر نورالثقلین. 94) زمر، 65. 95) حجرات،17.
پیام ها: 1- کفر، سرچشمهى ظلم به خود، جامعه و پیامبران است. «کفروا. صدّوا. شاقّوا الرسول» 2- خداوند با ارائه راههاى هدایت و کمال، با مردم اتمام حجّت مىکند. «تبیّن لهم الهُدى» (شناخت حقّ، تکلیف و مسئولیّت انسان را بیشتر مىکند) 3- کفر و تلاش منحرفان هیچ گونه لطمهاى به خداوند نمىزند. «لن یضروا اللّه» 4- عناد و لجاجت بعد از آگاه شدن، سبب تباه شدن اعمال است. «سیحبط اعمالهم» 5- برخی با نحوه عمل خود، تمام اعمال را که انجام داده اند، حبط و بی پاداش و بی اثر می کنند.« سیحبط اعمالهم» 6- گرچه مخاطب قرآن، مؤمنان هستند، امّا ذکر این عنوان در آغاز برخى آیات، بیانگر شخصیّت دادن و تکریم آنان است. «یا أیها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه.» 7- اولویّتها و سلسله مراتب را مراعات کنیم. در اینجا نام خداوند قبل از پیامبر آمده است. «أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول» 8- لازمهى ایمان، تسلیم بودن و اطاعت از فرامین خدا و رسول است. «یا أیّها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرسول» 9- دستورات دین، دو نوع است: دستورات ثابت که از طرف خداوند است. «أطیعوا اللّه» و دستورات متغیّر که به مقتضاى ضرورتها و نیازها از طرف حاکم اسلامى صادر مىشود. «أطیعوا الرّسول» 10- پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله معصوم است. فرمان اطاعت از پیامبر بدون هیچ قید و شرطى، نشانه عصمت او و واجب الاتباع بودن اوست. «أطیعوا الرسول» 11- مؤمنان، به ایمان خود مغرور نشوند که اعمالشان در معرض خطر است. «الّذین آمنوا. لاتبطلوا أعمالکم»[5]
[1] - تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی با همکاری جمعی از نویسندگان؛جلد 21، صفحه 483.
[2] - ترجمه تفسیر المیزان؛ سید محمد حسین طباطبایی، جلد36؛ صفحه 75.
[3] - تفسیر نور، محسن قرائتی؛ جلد11 ، صفحه 96.
[4] - تفسیر نور، محسن قرائتی؛ جلد11 ، صفحه 97 و 98.
[5] - تفسیر نور، محسن قرائتی؛ جلد11 ، صفحه 97 الی 99.
درباره این سایت